اسم مادر حضرت رقیه چیه؟

حضرت رقیه (س) دختر امام حسین (ع) و از شاهدان فاجعه کربلاست که با مرگ شهادت خود مانند سایر اهل بیت (ع) حادثه ای دلاورانه به وجود آورد. نام حضرتش که در واقع لقب ایشان است برگرفته از رقی به معنای صعود و بهبود است و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است و نام فاطمه و علی برای امام حسین (ع) معانی خاصی دارد کتب تاریخی. به این حقیقت اشاره کرده اند که در میان فرزندان امام حسین (ع) دختری به نام فاطمه بود و از آنجایی که امام حسین (ع) مادر گرامی خود را بسیار دوست می داشت، نام فاطمه را بر هر دختری که به دنیا می آمد، می گذاشت. همه پسرانش را علی (ع) به نشانه احترام به پدر بزرگوارش امام علی (ع) نامید.

نام مادر حضرت رقیه

نام مادر حضرت رقیه (س) ام اسحاق بود که زنی بزرگ و فاضل بود. منابع در ذکر مادر رقیه بنت الحسین دچار اختلاف هستند. گروهی از جمله اربلی در کشف الغمه و مفید در الارشاد، ام اسحاق را که پیش از آن همسر حسن بن علی بوده‌است، مادر رقیه دانسته‌اند. در مقابل گروهی دیگر چون حائری در معالی السبطین، مادر رقیه را شهربانو، و رقیه را با سجاد، خواهر تنی می‌دانند.

عصر حضرت رقیه (س)

سن حضرت رقیه (س) در هنگام شهادت طبق روایات مختلف سه، چهار، پنج و هفت ثبت شده است.

حضرت رقیه (س) در عاشورا

حضور حضرت رقیه (س) در واقعه عاشورا جلوه دیگری از عظمت و عظمت فاجعه عاشورا را نشان می دهد. حضور این دختر کوچک در دل نهضت خونین حسینی را به طور قطع نمی توان امری ساده دانست.

به گفته مورخان و مقتولین، رحلت حضرت رقیه (س) بسیار اندک پس از واقعه خونین کربلا در سال 61 هجری قمری در سن سه یا چهار سالگی اتفاق افتاد و اولین نکته شگفت انگیز در مورد حضرت رقیه (س) این است. احتمالاً این که او با وجود عمر کوتاهش از مرزهای تاریخ گذشت تا به جاودانگی دست یابد، همانطور که برادر شیرخوارش علی اصغر (ع) به چنین مقامی دست یافت. به عبارت دیگر، یکی از جلوه های واقعه بزرگ عاشورا، تنوع سنی شخصیت های آن است که از کوچک ترین تا بزرگ ترین سنین (حبیب بن مظاهر) را در بر می گیرد.
مصیبت ها و مشکلاتی که بر حضرت رقیه (س) از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام وارد شده است به قدری تلخ و هولناک است که شعور هر انسان نجاتی و آزاده ای را آزار می دهد و واقعاً دل و جان را آزار می دهد. تحمل گرمای کربلا در حال تشنگی، حضور در صحنه شهادت بستگان، بردگی و رفتارهای ظالمانه، تحمل شکنجه های جسمی و روحی، دلتنگی پدر در خرابه های شام و… حکایت از مصیبت های سختی دارد که کودک کوچک با جسم و ذهن ظریفش مبتلا شده است.
در برخی از روایات نقل شده است که حضرت سکینه (س) در عاشورا به خواهر سه ساله خود – به احتمال زیاد حضرت رقیه (س) – فرمود: بیایید به جامه پدر چنگ بزنیم که او را بکشند.
امام حسین (علیه السلام) با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و حضرت رقیه (س) ندا داد بابا من مانع شما نمی شوم.
صبر کن تا ببینمت
امام حسین (ع) او را در آغوش گرفت و لب های ترکیده اش را بوسید. در این هنگام دختر عزیز گفت: الاتش، الاطش، بابا تشنه ام، جگرم از تشنگی می سوزد.
امام حسین (ع) به او فرمود: کنار خیمه بنشین تا برایت آب ببرم.
سپس امام حسین (ع) برای رفتن به میدان جنگ برخاست. حضرت رقیه (س) دوباره دامن پدر را گرفت و فریاد زد: ای بابا کجا می روی، چرا ما را رها می کنی؟
و امام (ع) بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد. سپس او را با دلی سنگین ترک کرد.