زندگی بدون عشق

“رابطه بدون عشق” به وضعیتی اشاره دارد که در آن دو نفر با یکدیگر در رابطه عاطفی یا جنسی قرار میگیرند، اما عشق و ارتباط عاطفی عمیق بین آنها وجود ندارد. در این نوع روابط، عواطف عمدهای مانند عشق، احترام، صمیمیت عاطفی و تعهد طولانیمدت به طور کامل تجربه نمیشوند.
رابطه بدون عشق ممکن است به دلایل مختلف شکل بگیرد. برخی افراد ممکن است به دنبال رابطه فقط جنسی بدون ارتباط عاطفی باشند و برایشان رابطه بدون عشق قابل قبول باشد. اما برای بسیاری از افراد، رابطه بدون عشق میتواند ناپایدار و کم ارزش به نظر برسد، زیرا ارتباط عاطفی و عشق برای آنها اهمیت بالایی دارد.
مهم است که در روابط، تفاهم و صراحت وجود داشته باشد. در صورتی که دو نفر به طور صادقانه و با اطلاع کامل از وضعیت، به رابطه بدون عشق موافقت کنند، این میتواند برای آنها قابل قبول باشد. اما همچنان ممکن است در طول زمان، نیازها و ترجیحات شخصی تغییر کند و باعث ایجاد مشکلات در رابطه شود. به هر حال، انتخاب نوع رابطهای که برای خود مناسب است، بستگی به ارزشها، نیازها و ترجیحات هر فرد دارد.
ما از سنین کودکی طوری برنامه ریزی شده ایم که به یک برنامه «خوشبختانه» برای زندگی آینده خود باور داشته باشیم. افسانههایی که ما در کودکی خوانده میشویم شامل دیدگاههای آرمانگرایانه از زندگی است، جایی که شاهزاده یا شاهزاده رویاهای ما شریک زندگی ما خواهند شد اگر به اندازه کافی برای یافتن آنها تلاش کنیم. واقعیت غالباً بسیار متفاوت است و تعداد زیادی از ما در نهایت به شریکی در زندگی رضایت میدهیم که کامل نیست، اما به اندازه کافی خوب است و به گونهای دوستش داریم که مستقیماً از یک افسانه بیرون نیامده است.
بهترین روش ارتباط با همسر را در نودی یاد بگیرید.
اگر زوج “عاشق” نباشند یا اگر فقط یک نفر باشد، آیا یک رابطه می تواند کارساز باشد؟
حدس میزنم که اکثر مردم بلافاصله به جعبه صابون خود میروند و شروع به ادعا میکنند که هیچ آیندهای برای رابطهای که در آن دو نفر عاشق نباشند وجود ندارد، و واضح است که این یک ترتیب بسیار ناسالم است.
شرایطی وجود دارد که این نوع رابطه می تواند بسیار خوب عمل کند. بین “عاشق” بودن با کسی و دوست داشتن ساده او تفاوت وجود دارد، و گاهی عشق حتی بدون اشتیاق مطلق عاشق بودن با شخصی که زندگی خود را با او شریک هستید کافی است.
در اینجا، انواع روابطی را بررسی خواهیم کرد که در آنها میتوانیم بگوییم به شخصی که با او هستیم متعهد هستیم، کافی است و نیازی نیست که عاشق باشیم (به معنای قدیمی) تا زندگی طولانی و سالم ببینیم. آینده برای رابطه
آیا دوستی می تواند برای حفظ یک رابطه با هم کافی باشد؟
در مورد موقعیتی که در آن زوجی با دیگری بهترین دوست هستند، اما لزوماً «عاشق» نیستند، چطور؟ هیچ کدام در عشق خوش شانس نبوده اند اما به عنوان دوستان یکدیگر را دوست دارند. از بسیاری جهات آنها جفت روح هستند. آیا واقعاً خیلی بد خواهد بود اگر آنها ازدواج کنند یا یک زوج طولانی مدت شوند؟ این دو نفر چیزهای مشترکی با هم دارند، از درون همدیگر را می شناسند، و حتی اگر نتوانند عاشقانه عاشق یکدیگر باشند، باز هم می توانند همدیگر را تا حدی دوست داشته باشند که هر کدام با کمال میل جان خود را فدای آن کنند. دیگری را نجات دهد
اندازه گیری تا “اولین عشق واقعی ما”
بسیاری از ما شخصی داریم که همیشه او را به عنوان “اولین عشق واقعی خود” به یاد می آوریم. اغلب، این رابطه به دلایل مختلف انجام نمی شود، یکی از آنها احتمالاً عدم بلوغ ما در زمان ملاقات (معمولاً در نوجوانی یا اوایل دهه بیست) است. ما ممکن است به روابط دیگری ادامه دهیم، اما عمیقاً می دانیم که آنها هرگز اولین عشق واقعی نخواهند بود. پس چه کار کنیم؟
خوب به طور کلی، ما به کسی که یا عاشقش هستیم (اما نه به همان درجه در همان عشق اول) یا کسی که عمیقاً به او اهمیت می دهیم (اما «عاشق او» نیستیم رضایت می دهیم. اغلب، این روابط برای سال های طولانی دوام می آورند و به خوبی کار می کنند.
وقتی عشق به اشتراک گذاشته نمی شود
مواردی وجود دارد که یکی از طرفین عاشق طرف مقابل است، اما طرف مقابل فقط او را دوست دارد. به عبارت دیگر، یکی در حال تجربه احساسات شدید شور است، اما دیگری فقط گرما و آرامش را احساس می کند. این رابطه بد نیست فقط به این دلیل که سطوح مختلفی از احساسات دخیل هستند.
شریک دوم ممکن است به شدت بخواهد “عاشق” شریک خود باشد، اما به سادگی چنین احساسی ندارد. این بدان معنا نیست که آنها به میل خود به طرف مقابل صدمه می زنند، و به این معنا نیست که آنها هرگز می خواهند با شخص دیگری باشند. این فقط به این معنی است که آنها نمی توانند کاملاً به آن عمق احساس نسبت به شریک زندگی خود دست یابند، احتمالاً در نتیجه روابط قبلی که به شدت آسیب دیده اند و اکنون موانع عاطفی را برای محافظت از خود در برابر آسیب های بیشتر ایجاد کرده اند.
ازدواج های راحت
برای شهروندی ازدواج هایی وجود دارند که راحت هستند زیرا به افراد کشورهای دیگر اجازه می دهند در کشورهایی زندگی کنند که در غیر این صورت نمی توانستند زندگی کنند (فکر کنید کارت سبز). در حالی که این ازدواجها گاهی کاملا جعلی هستند، مواقعی وجود دارد که زوجین با گذشت زمان نسبت به یکدیگر عشق میورزند. حتی مواقعی وجود دارد که عشق از قبل وجود داشته است و به همین دلیل است که یکی از شریکها موافقت کرده است که با ازدواج با آنها به دیگری کمک کند تا بتوانند در کشور مورد نظر خود باقی بمانند.
برای شرکت. من موارد زیادی را شنیده ام که سالمندان پس از فوت همسرشان تنها مانده اند و تصمیم به ازدواج با فرد مسن دیگری در همین شرایط می گیرند. این ازدواج دوم برای همراهی است. به هر حال، در برخی موارد، آنها به خوبی از مرحله ای از زندگی گذشته بودند که در آن رابطه جنسی مهم بود. چرا آنها میخواهند بقیه ماهها یا سالهای باقیمانده خود را تنها بگذرانند، در حالی که میتوانند دوستی را که دوستش دارند به عنوان همسرشان برای بقیه روزهایشان داشته باشند، کسی که میتوانند به تعطیلات بروند، شوخی کنند، نوازش کنند و چت کنند. با؟ آنها مجبور نیستند عاشقانه عاشق یکدیگر باشند. . . تنها چیزی که آنها نیاز دارند سازگاری است.
عشق بدون عشق
برخی از روابط می توانند زنده بمانند و سالم باشند حتی اگر زوجین عاشق یکدیگر نباشند. گاهی اوقات فقط لذت بردن از یکدیگر کافی است و شور و شوق همه جانبه دیوانه وار عاشق بودن ضروری نیست. اغلب گفته می شود که همسر یا همسر شما نیز باید بهترین دوست شما باشد، اما در برخی موارد آنها واقعاً هستند و این تنها چیزی است که همیشه خواهند بود. . . چگونه می توانیم بگوییم این چیز بدی است و نمی تواند کار کند؟
به هر حال عشق چیست؟
چگونه مردم عاشق می شوند و از عشق می افتند. علم با ابزارهای تحلیلی مدرنی که در اختیار دارد، چگونگی عشق ورزیدن و از بین رفتن افراد را در نظر گرفته است. بفهمید عشق چیست و مردم چگونه عاشق می شوند، عاشق می مانند و در برخی موارد از عشق دور می شوند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : 0