شعر سیزده به در سال 99
استاد شهریار در مورد روز سیزده فروردین (روز طبیعت) شعر زیبایی سروده است: يار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدي مادر و من با همه پيري پسرم تو جگرگوشه هم از شير بريدي و هنوز من بيچاره همان عاشق خونين جگرم خون دل مي خورم و چشم نظربازم جام جرمم اين است
استاد شهریار در مورد روز سیزده فروردین (روز طبیعت) شعر زیبایی سروده است:
يار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدي مادر و من با همه پيري پسرم
تو جگرگوشه هم از شير بريدي و هنوز
من بيچاره همان عاشق خونين جگرم
خون دل مي خورم و چشم نظربازم جام
جرمم اين است که صاحبدل و صاحب نظرم
من که با عشق نراندم به جواني هوسي
هوس عشق و جواني ست به پيرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سيم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
عشق و آزادگي و حسن و جواني و هنر
عجبا هيچ نيرزيد که بي سيم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سيمم بود
که ببازار تو کاري نگشود از هنرم
سيزده را همه عالم بدر امروز از شهر
من خود آن سيزدهم کز همه عالم بدرم
تا بديوار و درش تازه کنم عهد قديم
گاهي از کوچه معشوقه خود مي گذرم
تو از آن دگري، رو که مرا ياد تو بس
خود تو داني که من از کان جهاني دگرم
از شکار دگران چشم و دلي دارم سير
شيرم و جوي شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون ياقوت
شهريارا چکنم لعلم و والا گهرم
شعر سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
برچسب ها :شعر سیزده ، شعر سیزده بدر ، شعر سیزده بدری ، شعر سیزده به در ، شعر سیزده را همه عالم ، شعر سیزده شهریار
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0